فرهنگ عامیانه سیستان وفرهنگ عامه وفولکلور سیستان یکی از نقاط مثبت وبرجسته فرهنگی وآداب ورسوم سیستان وسیستانیهاست.در مقوله فرهنگ سیستان واداب ورسوم سیستان وسیستانیها،روایی یا رووایی که گاه رباعی هم گفته میشود یکی از نکاتی است که نیازمند تفحص وکنکاش دارد.رووایی سیستانی یا رباعی زابلی که بیشتر توسط بانوان سیستانی انجام میشود در مجالس ترحیم وبخصوص توسط نزدیکان متوفی اجرا میشود والبته دیگران نیز در این رووایی با منسوبین همراهی می کنند. رباعی زابلی یا رووایی سیستانی وقتی درگذشته ومتوفی اگر جوان باشد بسیار سوزناک تر میشود. از لحاظ ساختارشعری شاید همون چهاربیتی یا بعبارت بهتر دوبیتی که چهار مصرع دارد باشد ولی دوبیتی که درقالب بحث وبیت زابلی نمود وبروز دارد بیشتر در مراسم شادی وعروسی سیستانیها کاربرد دارد اما رووایی زابلی یا رباعی در مراسم عزا وختم عزیزان ومجالس ترحیم اجرا میشود. اشعار سوزناک رباعی زابلی و رووایی سیستانی در اصل بیان دردودل بازماندگان با متوفی وگاه نیز رووایی با اطرافیان نزدیک وصل میشود. بیان درد فراق وسختی های فراق در قالب رباعی سیستانی"رووایی سیستانی"یکی از رازالودترین بخش فرهنگ عامه سیستان است. سیستانیها به دلیل وابستگی های درون قبیله ای واحساسات سرشار وپررنگ خود اگر عزیزی را از دست می دادند در غم واندوهی فرومی رفتند که شاید این رباعی یا رووایی یکی از راههای تخلیه درونی درد ورنج فراق یاران بوده است.بهرطریق بهتر است که دوستان اهل فن این مقوله را جدی تر پی بگیرند.
تابوتِ غريبــــُـو وَر ســـــــرِه دروازَه
اَصلُ ونَصَبِ غريبَه كــِــه مِشناسَه
گـَـــر وَرسريُو تاجِ پـُــــــر از زَر باشَه
اِسمِ خُوشِيو غريبُو بي كَس باشَه
برفتو و ه غریبی یو غریبی بکردو
صدچشمه شوررُ شیری بکردو
خود بیمار شدو خودمه طبیبی یکردو
جونه وه فدای یار شیرین بکردو
خدایا از سرِ مِه تاج رفتَه
زدست انگشتر الماس رفتَه
زدست انگشتر الماس شاهی
مثال حضرت عباس رفتَه
منبع: سایت بنیاد نیمروز انجمن جهانی فرهیختگان سیستان